کد خبر 341810
تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۷:۵۲

سید حمیدرضا برقعی یکی از سرودهای اخیرش را در وبلاگ شخصی اش قرار داده است.

به گزارش مشرق، سید حمیدرضا برقعی یکی از سرودهای اخیرش را در وبلاگ شخصی اش قرار داده است. شما مخاطبان را به خواندن این شعر زیبا دعوت می کنیم.

دوباره عطر گیسویت،چقدر امشب پریشانم

کنارت چای می نوشم به قدر یک غزل خواندن

به قدری که نفس تازه کنم خیلی نمی مانم

کتاب کهنه ای هستم پر از اندوه یا شاید

درختی خسته در اعماق جنگل های گیلانم

رها بی شیله پیله روستایی سادهءساده

دوبیتی های "باباطاهرم" عریان عریانم

شبی می خواستم شعری بگویم ناگهان در باد

صدای حملهء چنگیز خان آمد... نمی دانم _

چه شد اما زمین خوردم میان خاک و خون دیدم

 درآتش خانه ام می سوخت گفتم آه ... دیوانم

چنان باخاک یکسان کرد از تبریز تا بم را

زمان لرزید از بالای میز افتاد لیوانم...

فراوان داغ‌دیدن‌ها، به مسلخ سر بریدن‌ها

حجاب از سر کشیدن‌ها، از این غم‌ها فراوانم

شمال و درد "کوچک‌خان"، جنوب و زخم "دلواری"

به سینه داغدار کشتهء حمام کاشانم

سکوت من پر از فریاد، یعنی جامع اضداد

منم من اخم سعدآباد و لبخند جمارانم

من آن خاکم، که همواره در اوج آسمان هستم

پر از "عباس بابایی"، پر از "عباس دورانم"

گرفته شعله با خون جوانانم حنابندان

که تهران‌تر شود تهران، من آبادان ویرانم

صلاة ظهر تابستان، من و بوشهر و خوزستان

تورا لب تشنه‌ایم از جان، کمی باران بنوشانم

سراغت را من از عیسی گرفتم، باز کن در را

منم من "روزبه" اما، پس از این با تو "سلمانم"

شکوه تخت جمشید اشک شد از چشم من افتاد

از آن وقتی که خاک پای سلطان خراسانم

اگر سلطان تویی دیگر ابایی نیست می گویم

که من یک شاعر درباری ام، مداح سلطانم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • محمدباقر فکور ۱۱:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۵
    0 0
    سلام ممنون بابت انتشار این شعر زیبا فقط به گمانم مصرع اول نوشته نشده

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس